نوشته شده توسط : مروارید شیطون

گئورگ زیمل در اول مارس ۱۸۵۸ در قلـب برلین زاده شد. او در دانشگاه برلین در رشته‌های گوناگون به تحصیل پرداخت. نخستین کوشش زیمل برای تهیه رساله دکترا توفیقی به دست نیاورد و یکی از استادانش اظهار نظر کرده بود که “اگر بیش از این او را در این تشویق نکنیم، خدمت بزرگـی در حقش کردیم.”! ولی زیمل با وجود این ناکامی، ایستادگی کرد و در ۱۸۸۱ دکترایش را در رشته فلسفه گرفت. او تا سال ۱۹۱۴ با سمت آموزشی در دانشگاه برلین باقی ماند، گرچه از سال ۱۸۸۵ تا ۱۹۰۰ به عنوان سخنرانی که دستمزدش را دانشجویان می پرداختند، مقام نسبتا دون پایه‌ای در این دانشگاه داشت. زیمل با وجود حاشیه نشینی، در همین سمت نه چندان مهم به خوبی درخشید، زیرا سخنران برجسته‌ای بود و دانشجویان بسیاری را به خود جلب کرده بود. سبک درس دادنش چندان مردم پسند بود که بسیاری از فرهیختگان جامعه برلین به سخنرانی‌هایش که به یک رویداد عمومی تبدیل شده بود، می‌آمدند.

مروری بر اندیشه زیمل

زیمل تحت تاثیر کانت جامعه شناسی خود را جامعه شناسی صوری می نامید و وظیفه جامعه شناسی را مطالعه در صور مختلف روابط و مناسبات اجتماعی قرار می داد و معتقد بود که علوم اقتصادی و سیاسی و حقوقی هریک دارای موضوع و مسائلی خاص می باشند و موضوع بحث جامعه شناسی چیزی جز صورتهایی که در حکم اصل و منشا این علوم هستند نمی باشد و در جامعه شناسی است طرز تشکیل و نوع فعالیت هر گروه اعم از اجتماعی و اقتصادی و دینی و سیاسی و … معلوم می گرددو قوانینی که به موجب آنها سازمانها و گروهها و اجتماعات مختلف و افراد واحزاب به وجود می آید شناخته می شود و بدین ترتیب فقط در مناسبات اجتماعی است که بحث و گفتگو می گردد.

 کار غیر متعارف زیمل در تحول نظریه جامعه شناسی آمریکا (دانشگاه شیکاگو و نظریه عمده اش ، کنش متقابل نمادین) کمک کرد. در حال که مارکس و وبر بیشتر به قضایای پهن دامنه ای چون عقلانیت و یا اقتصاد سرمایه داری پرداختند زیمل بیشتر از همه به خاطر کارش در زمینه قضایای تنگ دامنه تری همچون کنش و کنش متقابل فردی شناخته شده است.زیمل اساسا شناخت کنش متقابل میان آدمها را یکی از وظایف عمده جامعه شناسی می دانست.

 مجموعه آثار زیمل دربرگیرنده بحثهای عالمانه ای درباره ارزشها، پول ، فرد ، شخصیت هنرمندانه و … است. در آثار او موضوعاتی درباره تغییر و دگرگونی شهرهای بزرگ و آنچه این دگرگونی برای زندگی افراد در بر داشته مطرح شده است.زیمل از ابتدای کار خود در پی به وجود آوردن گونه ای جدید از تحلیل و بررسی بود که بر دیدگاهی معین و مشخص از واقعیت مبتنی باشد.که از این منظر جامعه شناسی می توانست به تحلیل صورتهای جامعه پذیری بپردازد. در واقع در جامعه شناسی صوری زیمل می خواهد به ما نشان دهد منافع و منظورهایی که منجر به اجتماع انسانی می شوند گوناگونند.

 در اندیشه زیمل جامعه شناسی فرهنگ مدرن اغلب بازتاب چیزی است که او ویژگی اصلی تعیین کننده مدرنیته می داند یعنی ماهیت چند پاره آن. او که اساسا به مقاله نویس معروف بود در نوشته هایش توصیفهایی با دقت و ظرافت آراسته با تصویرهایی از تیپهای گوناگون اجتماعی مانند غریبه ، خصیص ، ماجراجو یا انواع کنشمتقابل اجتماعی شامل مبادله ، ستیز و جامعه پذیری را به کار می برد.

 شیوه زیمل شیوه مشاهده گری بی اعتنا و بی طرف بود . او بر خلاف مارکس یا دورکهایم ظاهرا به یافتن راههایی برای دگرگون ساختن جهان نبود.او درباره تراژدی فرهنگ مدرن سخن می گفت اما لحنش با وجود انتقادی بودن روی هم رفته عاری از بدبینی معاصرانی همچون وبر بود.زیمل در حوزه مدرنیته بر خلاف ماکس وبر و چشم انداز مشهورش از آینده جامعه مدرن که آن را قفس آهنین می نامد، صاحب آرایی است که احتمالا بیش از هر چیز دیگر به یک نظریه دیالکتیکی در باب مدرنیته نزدیک می شود ولی او هرگز این آراء را بسط نمی دهد . در آثار زیمل و بعد از او در آثار پیروان جوانش (گئورگ لوکاچ ، تئودور آدرنو و والتر بنیامین ) عمق و بینش دیالکتیکی همواره و غالبا در متن جمله هایی واحد با یاس فرهنگی یکسویه ای در آمیخته است.

 ...

 





:: برچسب‌ها: مروری بر جامعه شناسی گئورگ زیمل , مرور , اندیشه ,
:: بازدید از این مطلب : 129
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 22 تير 1394 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








x
با سلام آدرس چت روم عوض شده است برای ورود اینجا کلیک کنید

اول چت

با تشکر مدیریت اول چت